كمي گيجم كمي منگم ، عجيب است / پريده بي جهت رنگم ، عجيب است
تو را ديدم همين يك ساعت پيش / برايت باز دلتنگم ، عجيب است . . .
.
.
.
روي قلبي نوشته بودن شكستني است مواظب باشين
ولي من روي قلبم نوشتم شكسته است ، راحت باشيد . . . !
.
.
.
دوستت دارم ، رازيست كه ، در ميان حنجره ام دق ميكند وقتي كه نيستي . . .
.
.
.
دوري از اين ديده ، اما باز يادت ميكنم / حرمت اين آشنايي فرش راهت ميكنم
در فراقت ، غم حصار خنده هايم را شكست / باز هم از انتهاي دل صدايت ميكنم . . .
.
.
.
توكه با ديگرانت بود ميلي / چرا يادت مرا بشكست خيلي ؟
مگر قصدت پريشاني ما بود / كه عشق ما نشد مجنون و ليلي . . . ؟
.
.
.
يادم نرود كه :
من تنها هستم ، اما تنها من نيستم . . .
.
.
.
چه تجارت ناشيانه اي بود آن همه نازي كه من از تو خريدم . . .
.
.
.
روزي مي شود كه برگ برنده ات دل مي شود
اما تو ديگر حاكم نيستي . . .
.
.
.
اگر نسيمي شانه هايت را نوازش كرد
بدان آن هواي دل من است كه به يادت مي وزد . . .
.
.
.
دستهايت را زير تنهاييم ستون كن كه من از آوارگي بي تو بدون ميترسم . . .
.
.
.
درود بر آدم هاي خوب ، آنها كه در انديشه ي ديگران تصوير زيبا مي نگارند . . .
.
.
.
عشق يعني وقتي هزار دليل براي رفتن هست
هنوز دنبال يه بهونهاي كه بموني . . .
.
.
.
چمن ها بي تو زيبايي ندارد / بهار و گل دلارايي ندارد
فريب كَس نخوردم جز تو اي يار / كه ديگر كَس فريبايي ندارد . . .
.
.
.
احساس تو طروات باران است / بر زخم شكوفه هاي گل درمان است
هروقت كه در هواي تو ميچرخم / انگار نفس كشيدنم آسان است . . .
.
.
.
تو اين “مـــَــن ها “ را از خودت “مــِـنها” كن
من ميـميرم براي باقي مانده ات . . .
.
.
.
تا كي دل من چشم به در داشته باشد ؟
اي كاش كسي از تو خبر داشته باشد
آن باد كه آغشته به بوي نفس توست
از كوچه ما كاش گذر داشته باشد . . .
.
.
.
من ملك بودم و فردوس برين جايم بود / آدم آورد در اين دير خراب آبادم
نيستم آدم اگر باز نگردم آنجا / زين جهت هست اگر باز كمي دلشادم . . .